ای کاش کسی چشم ترم را میدید
این مستِ به خون شناورم را میدید
آنگاه که دور می شد از من ای کاش
چشمی به قفس بسته پرم را می دید
جان کندن و تن به میله ها ساییدن
چون مرغ جدازتن سرم را می دید
ای کاش کسی تن نزار از غم او
افتاده به پای بسترم را می دید
ای کاش کسی از این پریشانی من
بیتابی چشم مادرم را می دید
ای کاش کسی….نه ، که خودِ او، ای کاش
این زمزمه های آخرم را می دید
:: برچسبها:
شعرزیبا, شعر عاشقانه, شعر جدایی, ای کاش, شاعرانه ,
:: بازدید از این مطلب : 104
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0